۲۵.۱.۸۸

جاده کاهگلی، مقام معظم رهبری و کمیسیون منع عمل گدایی


وضعیت امروز هزاره ها فاجعه است. اما نه فاجعه ای از جنس نسل کشی عبدالرحمان یا فاجعه افشار و غرب کابل، بلکه فاجعه ی پوسیده شدن جامعه هزاره از درون است. استاد خلیلی رهبر حزب وحدت است، حزب وحدتی که نزدیک به یک دهه برای حق برابر جامعه هزاره جنگید و در این راه هزینه بسیار گزافی را پرداخت. نیاز به بازگویی این تاریخ نیست، همه می دانیم که چه گذشت از غرب کابل تا بامیان. امروز بعد از آن همه رنج و فاجعه، رهبر حزب وحدت، استاد خلیلی که بعد از شهادت بابه بسیار تلاش شد تا به عنوان مقام معظم رهبری در درون جامعه هزاره تثبیت شود، در دولت کمیسیون منع عمل گدایی را ریاست می کند و مردم برای جلب توجه دولت و جامعه جهانی جاده های بامیان را کاهگل. در این میان سه تصویر درهم می آمیزد و حس عجیبی ایجاد می کند. از یک طرف همه چیز به یک طنز لوکس و خنده آور می ماند. هم کاهگل جاده خنده آور است و هم خبر "جلسه کميسيون منع عمل گدايي به رياست معاون رئيس جمهور". اما از سوی دیگر این همه برای هزاره ها و استاد خلیلی و دولت شرم آور است. برای هزاره ها شرم آور است که بعد از آن همه هزینه پرداختن در سایه رهبری استاد خلیلی امروز او را آرام مانده اند تا در شهرک سبز خود همه آرمان های تاریخی مردمش را قصر بسازد و بفروشد و مردم را کامل از یاد ببرد. برای استاد خلیلی شرم آور است چون مقام معظم رهبری یک جامعه نباید تا این حد حقیر و فاسد شود. دولت نیز باید بشرمد، از جاده کاهگلی شهرش، از معاون رییس جمهور حقیر و فاسدش و از کمیسیون منع عمل گدایی اش!

۵ نظر:

ناشناس گفت...

Salaam: Bisyar Tahlil-e Jalib Ast. Magar Baradar dar rabita ba Khalili Sahib besha az in intezar ishtibah ast. Unha yak umr jihad kardan wa felan haq darand ta kami istirahat kunand.
Aziz az Qala-e Nazir

ناشناس گفت...

سلام
چه خوب شد ظهور فرمودید. این ظهور موفور السرور برای من مهم است.
ترسیده بودم به کدام امامی اقتدانموده و اصحاب را تنها و بی مدد رها کنید.

ناشناس گفت...

یعنی فاجعه

ناشناس گفت...

سلام پهلوان وطن!
کاملا" درست نوشتيد. واقعا" که اين جلالت مآب بي خايهيک آدم مرده و بي همه چيز بوده و فقط چوکي خود را حفط کرد. 80 درصد کل کمکها به شرق و جنوب مصرف شد، اما اين ادم و ادم های مثل اوشان که در وزارتها قرار داشتند و عضو آن کابينه پر از تبعيض و شرم بودند صدايشان بلند نشد که مردم هزاره هم آدم اند. 3000 کيلومتر سرگ درست شد اما باميان تنها دو کليوتر و آن هم به برکت آغاخان اسفالت شد. شرم بر اين وزير بي فايده فواد غير عامه و امسال هم. لعنت بر اين رسم و عادت که اين ها تا وقتي هزاره اند که به چوکي دست نيافته اند، اما وقتي چوکي گرفتند ديگر از همه چيز را فراموش مي کنند و ملي مي شوند.

احدی افغان ملت وزارت پلان را لغو کرد که کل پروژه ها و پلانها را خودش طرح کند و به جنوب و طالبان و ... خود بدهد و همين کار را هم کرد. در غطر اينصورت چطور %80 کل کمکهای امريکا به جنوب کشور مي رود؟

هزاره غيرت ندارد ودر غير اينصورت اين آدمهای بي غيرت و بي خايه خود را چادر برسرش داده و خانه نشين مي کند.

هزاره در گذشته يا رهبر نداشته و يا اگر داشته مرد بوده. از ابراهيم گاوسوار گرفته تا حاجي نادر و شهيد مزاری. اما اين ها رهبر نه بلکه دکاندار و معامله گر اند.
عطايي عزيز من نيز چون شما خون جگرم اما چه مي شود کرد. تقصير از خود ما است. از بي ادمي کسي گم نمي شود ولي از بد آدمي مي شود. ما از بد آدمي گم شديم.

بلاق‌دره‌ای گفت...

دانستم جعفر ما هیچ گاهی در سرزمین مصرفی غرب غرق نمی شود.
بازگشت خوب تان برای خودم تبریک باد